آغاز من و تو

سلام راستش حالا که دارم این کلمات را در بند جملات تحویل شما می دهم هیچ پیش ضمینه ای از حرفی که می خوام بزنم ندارم.ذهنم پر از درده و قلبم پر از صداست و در این میون چون زبونم نمی تونه گوشی را برای شنیدن پیدا کنه ، ناخدا گاهه انگشتانم برای یافتن چشمی شروع به تایپ کردن کردند.پس این است آغاز من و تو...

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

من

نه خانی اومده ، نه خانی رفته